جو بایدن ممکن است بیش از هر رئیسجمهوری دیگری در تاریخ ۳۰ ساله امریکا، تجربه سیاست خارجی داشته باشد؛ اما او احتمالاً تحت تأثیر ارزیابیهای تند رابرت گیتس قرار خواهد گرفت؛ مردی که در دوره ریاستجمهوری دو تن، به عنوان وزیر دفاع ارائه خدمت کرده است. گیتس، بایدن را مردی «کامل و امین» نامیده است؛ کسی که دوستنداشتن او امری تقریباً غیرممکن است. با این حال او در یادداشتهای خود ذیل عنوان «وظیفه» نوشته است: «فکر میکنم او تقریباً در تمام موضوعات مهم سیاست خارجی و امنیت ملی چهار دهه گذشته، مرتکب اشتباه شده است.»
هنوز برای قضاوت در مورد اینکه آیا تاریخ، تصمیم جو بایدن برای خروج از افغانستان را به فهرست تماسهای «حامی جنگ در عراق» و «مخالفت با حمله به اسامه بنلادن» اضافه خواهد کرد، زود است. اما تصمیم واگذاری افغانستان به حکومت طالبان، پس از نزدیک ۲۰ سال تعهدی که امریکا ادعایش را در قبال این کشور میکرد، و پس از آن تصاویر عقبنشینی وحشتزده نیروها، در کوتاهمدت بوی ذلت قدرتی بزرگ را به مشام میرساند و تخلیه سایگون در سال ۱۹۷۵ را به یاد میآورد. این تصمیم باعث خواهد شد ادعای بایدن مبنی بر «امریکا بازگشته است» چیزی ورای بستری مساعد تحقیر و تمسخر نباشد. اعتقاد بایدن به دموکراسی و دلسوزیاش نسبت به قشر مظلوم، در کنار منافع شخصیاش، جایگاهی ویژه در مرکز سیاست خارجی او دارد. و لااقل در مورد دوران صدارت او میتوان گفت که پس از یک دوران چهار ساله مسخرگی و اسباب سرگرمی جهانیان شدن، در امریکا فردی صالح و شایسته روی کار آمده است.
بایدن در ۸ ژوئیه هر گونه احتمالی مبنی بر اینکه دیپلماتهای امریکایی به دنبال خروج از کشور ویتنام هستند را رد کرد. او گفت: «صفر. چیزی در حد هیچ.» بایدن احتمال «تسلط کامل و مالکیت افغانستان را به دست طالبان، امری بسیار بعید تعبیر کرده بود.» او تا ۱۴ آگوست بار بسیاری تقصیرها را بر دوش رئیسجمهور سابق، یعنی دونالد ترامپ میانداخت. وی در بیانیهای گفت: «به قدرترسیدن من مصادف با رویارویی با نواقصی بود که میراث رئیسجمهور پیشین امریکا بوده است.» او استدلال کرد معاهدهای که از دوران قبلی، مقابلش قرار گرفته بود «طالبان را در قویترین موقعیت نظامی از سال ۲۰۰۱ قرار میداد.» و خاطرنشان کرد که مهلتی که امریکا برای خروج از منطقه دارد تا اول مه ۲۰۲۱ مقرر شده است.
با این حال بایدن از تصمیم خود حمایت کرد و گفت که امریکا، مأموریت خود را در از بینبردن تهدید تروریستی در افغانستان، سالها پیش به انجام رسانده است. او گفت جایگزینی که خودش برای خروج داشته، گماشتن نیروهای بیشتر «جهت مبارزه مجدد با درگیریهای داخلی کشوری دیگر» بوده است. او اعلام کرد که چهارمین رئیسجمهوری است که ریاست حضور نیروهای امریکایی را در افغانستان بر عهده گرفته و «این جنگ را به نفر پنجمی انتقال نخواهد داد.»
مایک پمپئو، وزیر امور خارجه ترامپ، اظهارات بایدن در مورد توافق ترامپ را با عبارت «تغییر سرنوشتساز رقتانگیز» رد کرده و تأکید کرد که دولت بایدن در ایجاد شرایطی برای خروج منظم، کوتاهی کرده است. با این حال پمپئو، در «فاکس نیوز یکشنبه با کریس والاس» همچنین تقصیر را بر گردن اشرف غنی، رئیسجمهور افغانستان انداخت که بیشتر مایل به جمعکردن پولهای امریکا بود تا مذاکره با مردم خودش. پمپئو گفت نیروهای مسلح امریکا در آموزش نیروهای افغان در طول دو دهه، شکست خوردهاند. گزارش دو سال پیش واشنگتنپست نشان داد که نیروهای مسلح و رهبران نیروهای غیرمسلح، در طول جنگ، در مورد پیشرفتهایی که اصلاً وجود خارجی نداشت (نظیر آموزش سربازان افغان) اصرار ورزیده و عموم افراد را به گمراهی میکشاندند. با این حال به نظر میرسید که با تجربه زیادی که در امور جنگی داشتهاند، در آموزش جنگجویان طالبان مؤثرتر عمل کردهاند. کهنهسربازان حالا گامبهگام پیش آمده و میگویند که حس میکنند فداکاریهاشان کاملاً بیدلیل بوده است. نظرسنجی که در ۹ آگوست انجام شد نشان داد که امریکاییها در صورت لزوم از خروج بایدن حمایت میکنند. چپهای حزب دموکراتیک از مدتها پیش خواستار خروج امریکا بودهاند و منتقدین دموکرات نیز محمل سیاسی دیگری ندارند. بیزاری شخص ترامپ از دخالت امریکا در عراق، باعث نرمشدن حملات جمهوریخواهان شده و وادارشان کرده بیشتر از «نحوه عقبنشینی» گلهگی کنند، تا از واقعیتی که اتفاق افتاده است. به علاوه، یکشبه محوشدن نیروهای امنیتی افغانستان، آن هم پس از تعهد ۸۰ میلیارد دلاری از امریکا، ممکن است بسیاری امریکاییها را به این تصور وادارد که این رهبری افغانستان بوده که امریکا را شکست داده است و نه بالعکس. نقل است که تصاویر وحشیگریهای طالبان ممکن است سیاست را علیه دولت تغییر دهد. منتقدان خروج بایدن از چپ و راست تأکید میکنند که امریکا میتواند به صورت نامحدود این روند را ادامه دهد و با حفظ اندکی سرباز، مثلاً دو هزار و پانصد نفرشان، به وضعیت ناخوشایند در افغانستان تداوم ببخشد. این منتقدان، اقدام بایدن را تکرار اشتباهی میدانند که باراک اوباما در سال ۲۰۱۱ در عراق مرتکب شد؛ اقدامی که در آن زمان نیز به اصرار خود بایدن صورت گرفت. اوباما در زمان خروج نیروهای امریکایی، راه ورود داعش را باز کرده بود.
پاسخ دستیاران بایدن، نظراتی خلاف واقعیتِ وجودی خودشان است. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه، تأکید کرد که تنها تعهد امریکا برای خروج است که باعث شده طالبان، حملات خود به نیروهای امریکایی را متوقف کند. او در ۱۵ ماه اوت، در برنامه «با مطبوعات آشنا شوید» در کانال NBC گفت: «من در حال حاضر در برنامه شما حاضر شدهام تا توضیح بدهم چرا دهها هزار نیرو را به افغانستان اعزام کردیم تا جنگی را که باید پایان میدادیم، از سر بگیریم.»
بلینکن خاطرنشان کرد که امریکاییها، یک تریلیون دلار و بیش از دوهزاروسیصد حیات را از افغانستان خارج کردهاند. او گفت که «ما در قرن نوزدهم بیش از انگلیسیها، و در قرن بیستم، دو برابر شورویها ماندیم.» آقای بلینکن که ظاهرش خسته و پر درد است میگوید: «هیچ چیز بیش از این که پنج یا ده یا حتی بیست سال دیگر خود را در افغانستان غرق و گرفتار کنیم، رقبای ما را خوشحال نمیکند. چنین اقدامی در راستای منافع ملی ما نیست.» بلینکن در مورد اینکه آیا دولت، سفارت خود را تعطیل میکند یا خیر، گفت: «حضور اصلی دیپلماتها و در واقع سفارتخانه را در محلی در فرودگاه حفظ خواهند کرد.»
بایدن گفته است قضاوت در مورد اینکه «آیا درون افغانستان، باز هم تهدید تروریستی دیگری که امریکا را هدف قرار دهد، سر بر خواهد آورد یا نه» را معطوف به آینده میکند. دستیاران وی تأکید میکنند که پیشرفت در اطلاعات نظامی، تاکتیکها و قابلیتهای پس از حملات ۱۱ سپتامبر، بدین معنی است که نیروهای امریکایی قادر خواهند بود در آینده نیز از هر گونه خطری جلوگیری کنند. شکست آشکار اطلاعاتی امریکا در پیشبینی حمله طالبان، به علاوه مقاومت احتمالی پاکستان در عملیاتهای ضدتروریستی آینده، چنین اطمینانی را مخدوش کرده و زیر سؤال میبرد.
به طور مشابه، منافع متضاد خود بایدن در طول این سالها برای استفاده از زور نیز به این تردیدها دامن میزند. او سپس از حملات هوایی ناتو در بالکان پشتیبانی میکند؛ ابتدا جنگ بوش علیه عراق را محکوم کرده و سپس زمانی که جرج دبلیوبوش برای دومین بار، دست به چنین اقدامی میزند، از او حمایت میکند. از آنجایی که او بیشتر مدافع محدودیت بوده است، با دخالت اوباما در لیبی و همچنین تصمیم او در پاسخ به تهدید مجدد طالبان در سال ۲۰۰۹، مبنی بر اعزام ۳۰ هزار سرباز به افغانستان، مخالفت میکند. بایدن از کودکی ریسکپذیر بوده و در نهایت به قضاوتهای خود اعتماد کرده است. این الگو به ارزیابی دیگری انجامیده از یک تصویر عمدتاً تحسینبرانگیز در تاریخ بزرگ سیاستهای ریاست جمهوری امریکا، که مدتهاست او را آزار میدهد: «آنچه لازم است» که به قلم ریچارد بن کرامر نگاشته شده است. کرامر مینویسد: «بایدن جرئت بالایی داشت. او اغلب اوقات، جرئت داشت تا احساس.»
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟